« نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد » کاسب پیر دگر باره جوان خواهد شد! من و تو غمزده از این همه خرج شب عید لیکن او صاحب یک سود کلان خواهد شد موسم دلخوری و گیجی آن اهل حقوق وقت بشکن زدن پیشه وران خواهد شد حرف عیدی نزنی پیش خسیس الدوله که کند سکته و درخاک نهان خواهد شد
اول عید ، حقوق من و تو نفله شود
سرمان باز دچار دَوران خواهد شد
باز ذکر « چه کنم ، آی چه کنم » می گیریم
قلبمان نیز دچار ضربان خواهد شد
مخمان سوت زد از قیمت شیرینی جات
کم کمک قیمت آن ، قیمت جان خواهد شد
مرد در « خانه تکانی » شده شاگرد زنش
دم عید است و چنان رفتگران خواهد شد
از هجوم فک و فامیل فلان شهر به « ده »
چون هتل ، خانه ی مشدی رمضان خواهد شد