نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب
غم
اشک دلم آهسته میگفت / پریشان از فراق یارم امشب
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من
منتظرت شدم ولی در نزدی / بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی که اگر شود می
آیم اما / مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بی تو جان رسید به لب /
دریاب کز غمت جان خسته ای دارم
ای
بی تو زمانه سرد و سنگین در من / ای حسرت روزهای شیرین در من!
بی مهری انسان معاصر در توست / تنهایی انسان نخستین در من!
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای
دوست به خدا دوری تو دشوار است ، بی تو از گردش ایام دل بیزار است
بی
تو ای مونس جان دل ز غمت می سوزد دل افسرده من طالب یک دیدار است.
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بوی
غربت می دهم اما غریبه نیستم ، گرچه می دانم که عمری در غریبی زیستم
روبه
روی آینه شب تا سحر غم می خورم تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم.
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تقصیر ما نیست که بر روی حرفهایمان نمی مانیم , ما
بر زمینی زندگی می کنیم که هر روزخودش را دور میزند!!
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هی!با
توام!آی زندگی! کر خودتی! / ساده دل و خام و زود باور خودتی
بیهوده
نکوش تا مخم را بزنی / عاشق بشوم؟ نه جان من!خر خودتی!
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
همه
ی درد م این است که یـک نـفـر در زنـدگی مـن هـست.
.
.
کـه
نیـسـت ...
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امروز
با غرورت باز م مرا شکستی / با ناز و قهر و کینه مهرم زدل گسستی
دانی
که بی تو هیچم ای ماه بی مروت / باشد که بار دیگر قلب مرا شکستی
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بسوزد
دلت که سوزاندی دلم را / به ویرانی کشاندی منزلم را
فکندی زیر پا
احساس و شورم / نکردی رحم، حتی بر غرورم
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم
را شبی در حضورم شکستی / نه آینه، حتی غرورم شکستی
ندادی به خلوتگاه
عشق ، راهم / پلی بود اگر در عبورم شکستی
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شده بازیچه ای قلب صبورم شکستی عاقبت بال غرورم
به
آسانی گذشتی از کنارم مثال دفتری کردی مرورم
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آه
، تنهایی ما غمگین است / درد دوری به دلم سنگین است
یاد ایام گذشته به
دلم / زنده بادا که چقدر رنگین است
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بـــا
این که تمـــــــام قصه را میدانی / باز آیه ی یأس پیش من می خوانی
بــــــا
آن همه تــــرفند دلم را بردی / تا بشکنی و دو بــــاره بر گــــردانی؟
*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گفتم
از من مطلب دیده ی گریان تر از این / دل خونین تر و مجنون تر و ویران تر
از این
گفت گرچه دلت خانه به دوش است ولی / دوست دارم که شود بی
سروسامان تر از این .