نیمه شب صورتم را به خدا خواهم کرد خواهش دیدار تو را خواهم کرد
تا جان دارم و درسینه نفس به تو و عشق تو ای دوست وفا خواهم کرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در این حریم شبانه ستم گرفته در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
رفیق فروزان روشن رهایی من ستارهها را صدا بزن دلم گرفته
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در این شبهای سیاه ازغم ...سپیدی عشق تو را می جویم
اما دریغ از این پندار خام ..که در سیاهی سپیدی می جویم