اى حجت خدا، ما را شفیع شو در روز واپسین، یا باقرالعلوم
گرامی وارثِ محمودِ احمد امام باقری، نامت محمّد
فروزان اختری برتر ز انجم تو فخر عترتی، خورشید پنجم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهشت رحمت صفاى جنت بهار طوبى جمال یزدان
امام باقر که فیض وافر دهد کلامش به علم و عرفان
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده سلاطین جهان یکسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او لکن، قلم از مدح او عاجز که جز حق کس نمى داند بهاى حضرت باقر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان یکسر بود او هادى و رهبر که جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سر مى پرورانم من هواى حضرت باقر بدل باشد مرا شوق لقاى حضرت باقر
ز عشقش جان من بر لب رسیده کس نمى داند که نبود چاره ساز من سواى حضرت باقر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امام و حجّت اهل یقینی فروغ آسمان، مهر زمینی
گشادی بال دانش بر سر م گشودی راه دین در باور ما
از آن موجی که از علم تو برخاست شریعت زنده و اسلام برجاست
ز دریای تو خیزد موج دانش درخشد نام تو بر اوج دانش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اى باقر العلوم که هنگام مکرمت باشد هزار حاتم طایى گداى تو
پنجم ولى و حجت خلاق عالمى لوح دل است مهر به مهر و ولاى تو
در عرصه وجود نهى قبل از آنکه پاى داده سلام احمد مرسل براى تو
هر کس تو را شناخت دل از دیگرى برید بیگانه گشت با همه کس آشناى تو